سریر و سرمین ماسریر و سرمین ما، تا این لحظه: 10 سال و 19 روز سن داره

پرنسس ها (سریر و سرمین)

2هفته تا شکوفایی

سلام دخترای قشنگم. پرنسس های من 16 فروردین رفتیم پبش خانم دکتر.قربون تالاپ وتولوپ قلبتون برم که بهترین آهنگ دنیاست. اگه خدا بخواد اول اردیبهشت میاین تو بغلم. تاریخ تولدتون خیلی جالب 1/2/93 .من که عاشق این ماهم. آخه تولد خودم ، تولد بابایی من، آشنایی و نشون کردن من و بابا رضا ، سفرمون به خونه خدا  .همه این اتفاق های خوب زندگیم تو ماه اردیبهشت بوده. حالا هم که به دنیا اومدن شما گل سرسبد این اتفاقهاست. این روزای سخت و با رویای شیرین دیدن روی ماهتون میگذرونم. این 2 هفته هم مواظب هم باشید پرنسس های من
18 فروردين 1393

سیسمونی

سلام پرنسس های من. قربونتون برم می خوام عکس اتاقتون رو بزارم براتون. دست مامانی بابایی درد نکنه. الهی مامان فداتون شه شما که در جریان هستید من نتونستم خیلی براتون خرید کنم. ولی قول میدم وقتی به سلامتی دنیا اومدید همه اینا رو جبران کنم واسه همین نذاشتم مامانی و بابایی بیشتر از این زحمت بکشن که واسه من جا بمونه هرچند که سنگ تموم گذاشتن. دست شون درد نکنه . انشا الله شما هم دخترهای خوبی باشید بتونیم با هم دیگه زحمتاشون جبران کنیم. اول از همه تخت و کمدتون   ...
13 فروردين 1393

ماه هفتم

سلام پرنسس های من الان مامانی توی ماه هفتم و شما هم شکر خدا حالتون خوبه. عزیزای دلم مامان مامانی تو این روزها شدید مشغول خرید سیسمونی برای شماست. دست مامان جون و بابا جون درد نکنه که دارن براتون سنگ تموم میذارن. من که شرمنده ام با این وضعیتم نمیتونم برم براتون خرید کنم البته چند دفعه ای با کلی اصرار رفتم خرید ولی خوب چون نمی خوام زبونم لال برای شما مشکلی پیش بیاد واسه همین زود برگشتم انشاا... بعد به دنیا اومدنتون قول میدم همه رو جبران کنم. در حال حاضر سلامتیتون از همه چی برام مهم تر.قند عسلام هرکی لباساتون رو می بینه کلی ذوق می کنه,  همه دلشون می خواست بچه بودن و از این وسایلا داشتن چون از هر کدوم هم دوتا می خریم واسه همین خیلی باحاله...
7 فروردين 1393

ماه هشتم

سلام پرنسس های من. سلام دست گلای من . سلام عزیزای دلم . می دونم این روزا جاتون تنگ شده ولی  مامان قربونتون بره چاره ای جز تحمل نیست. الان تو ماه هشتم هستیم  24 اسفند بازم شما رو دیدم خدا رو شکر آقای دکتر گفت همه چی خوبه . مامان قربونتون بره  تو هفته 31 وزنتون 1519 و  1670 بود که واسه این هفته نرمال بود. بعدشم رفتیم پیش خانم دکتر بازم خدا رو شکر صدای تالاپ و تولوپ. قرار این دفعه 16 فروردین بریم تا خانم دکتر وقت دقیق اومدن شما رو بگه. قند عسلام امسال عید به خاطر شرایط من مهمون بابایی و مامانی  من بودیم .و سفره هفت سین و اینجا چیدیم  به  امید خدا  عید سال بعد با شما فرشته ها تو خونه خودمون جشن میگیریم . ا...
7 فروردين 1393

فرشته های کوچک ما

میدانی الان به چه اندیشیدم؟؟؟ به دخترانمان سپید روی... چشمانی درشت... در عمقِ نگاهشان یک دنیا عشق.... تاتی تاتی راه رفتنشان... متعجب نگریستنشان.... مگر زندگی چیست؟؟؟همین است.... آرام میکند مرا معصومیتِ نگاهای پاکِ کودکانه اشان.... اسمشان را هم هنوز نمیدانم.... ولی دیوانه ام میکند ،سِرِشتِ پاک گونه ای که مرا یاد تو می اندازد فکرش را بکن چه زیبا هستند  فرشته های کوچک ما .....
7 فروردين 1393

برای رضای عزیزم و دخترای گلم

در این روزهای سرد زمستان روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو سلام مهربونم امروز یه بهانه ست فقط واسه اینکه بهت یاد اوری کنم خیلی دوست دارم بیشتر از اون چیزی که تصور میکنی از 18 اردیبهشت 89 هر روز من مثل بهشت بوده و این به خاطر حضور مهربون توست از اینکه تو رو دارم خیلی خوشحالم و از خدای خودم ممننوم   دخترای قشنگم این اولین ولنتاین شماست فقط می تونم بگم عاشقانه دوستون دارم  .  از اینکه زندگی  شیرین من و بابا رضا  رو شیرین تر کردید ازتون ممنونم. برای دیدنتون لحظه شماری می کنم.مواظب هم باشید پرنسس ها ...
24 بهمن 1392